نوشته شده توسط: شهید کاظمی
ـ تند خوانی
در تند خوانی، تاکید بر سرعت بیشتر همراه با درک است.این دو ((سرعت ودرک))رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند .کسی که با سرعت مطالعه می کند ،از درک خوبی برخوردار است وکسی که کند می خواند ،کمتر درک می کند.
کند خوان در هر کلمه ،برای تشخیص عناصر ساختاری آن ،درنگ می کند.چنین خواننده ای در هر سطر ،که دارای صفحه ای با اندازه متوسط است ،تقریبا هفت تا هشت بار مکث می کند .در حالی که خواننده متوسط تقریبا هنگام خواندن چنان سطری ،چهار تا پنج بار ویک تند خوان تقریبا دو تا سه بار مکث می کند .بنابراین در هر مکث ،که تقریبا یک چهارم ثانیه طول می کشد،تند خوان دو تا چهار کلمه و کند خوان فقط یک کلمه می خواند .تند خوان در هر دقیقه حدود ششصد تاهزار کلمه،متوسط خوان سیصد تا چهار صد کلمه وکند خوان صد و پنجاه تا دویست کلمه می خواند.
از همین امروز سعی کنید با سرعت بیشتری مطالعه کنید،وهر بار که ،برای تمرین ،متنی را دوباره مرور می کنید ،سعی کنید در زمان کمتری آن را مطالعه کنید .برای تمرین تندخوانی برنامه ریزی کنید و هر روز ساعتی را به آن اختصاص دهیدو هنگام خواندن دست کم ،پنج بار سرعت مطالعه خود را اندازه گیری کنید وهر بار سعی کنید متن را تندتر از قبل بخوانید.
درباره تند خوانی کتابهای بسیاری تالیف شده است .برای مطالعه و تحقیق بیشتر می توانید به آنها مراجعه کنید.
ـ تمرکز در مطالعه
وقتی مطلبی را می فهمید ،دو اتفاق مهم افتاده است: یکی اینکه به درکی مناسب از مطالب جدید رسیده اید.ودیگر اینکه میان معلومات تازه و پیشین شما ارتباطی برقرار شده است .
بدون تردید سرعت مطالعه استاد از شاگرد بالاتر است ،زیرا استاد با موضوع مورد مطالعه آشنایی قبلی دارد.طبیعی است که اگر با مطلبی که می خوانیدـبه هر شکل ـآشنا باشید،آن را سریعتر می خوانید و بهتر و عمیق تر ((درک)) .این آشنایی قبلی باعث می شود تا هنگام خواندن تمرکز کافی ولازم داشته باشید.
محققان چهار مساله را از دلایل کمبود یا نبود تمرکز بر شمرده اند:
1. مشکلات بیرونی.
2. مشکلات درونی.
3. بی علاقه گی به موضوع مورد مطالعه.
4. برخورد قدرت تخیل و قدرت اراده.
ـ مشکلات بیرونی
مشکلات بیرونی نقش بسزایی در کمبود یا نبود تمرکز دارد .هر گونه خلل در زندگی می تواند علت بروز این مشکلات با شد. آدمی از حسهای شنوایی ،بینایی .چشایی،بساوایی و بویایی بر خوردار است.همواره استشمام بوهای بد .تماس با سطوح خشن و زبر ،شنیدن صداهای گوش خراش وناهنجار و…باعث نابسامانی در این حواس می شود و به این ترتیب،((حواس پرتی))بوجود می آید. بد نیست بدانید آدمی حواس دیگری هم دارد :گرسنگی،تشنگی،درد،توازن،فشار،گرما،سرماو… بنابراین هرگونه عدم تعادل در این حواس نیز باعث ((حواس پرتی ))می شود . بر طرف کردن اینگونه حواس پرتی ها.هر یک.تدبیر جدا گانه ای می طلبد .مثلا برای مطالعه بهتر باید سر وصدا های محیط مطالعه ،سردی یا گرمی آن ،نور ضعیف و…را از میان برداریدو نگذارید مشکلات بر شما پیروز شود.
ـ مشکلات درونی
مشکلات درونی، بسیار مهم است و مهمتر اینکه اگر شما مشکلات بیرونی را بر طرف کنید وگرفتار مشکلات درونی باشید ،باز هم ((تمرکز حواس))ندارید.همه ما با احساسهای هیجان انگیز نظیر ترس ،دلهره،حسد،غم و…آشنایی داریم .به علاوه بی تردید،گرفتار رویا و خیالات شده ایم .اما شاید بسیاری نتوانسته اند به موقع از گرداب مشکلات درونی رهایی یابند .بعضی از این مشکلات از این قبیل هستند : مشکلات شخصی،تحصیلی،اجتماعی،اقتصادی،شغلی یا روحی .بنابراین،بزرگترین دشمن تمرکز حواس،فر ورفتن در عالم تصورات واوهام است .اینگونه حواس پرتی ها،اغلب،زاییده عادت،بی حوصلگی ویا ضعف اراده است. متخصصان ،بهترین راه مبارزه با این حواس پرتی ها را در این می دانند که چشمها به روی واقعیت ها باز شود ،آرزوهای دست نیافتنی پایان پذیرد وغم ها وشادی ها متعادل شوند.
ـ بی علاقه گی به موضوع مورد مطالعه
بی علاقگی به موضوعی که در حال مطالعه اش هستید ،یکی دیگر از عوامل حواس پرتی است .اگر به موضوعی علاقه نداشته باشید ،نخواهید توانست آن را به خوبی درک کنید.این را بدانید که تند خوانی باعث علاقه مندی به مطالعه نمی شود ،بلکه باید قبل از مطالعه ،انگیزه ای نیرومند برای خواندن داشته با شید. اگر به دلایلی به موضوع مورد مطالعه علاقه ندارید ،ولی ناچار به مطالعه آن هستید ،باید نگرش خود را عوض کنید وبه خودتان تلقین کنید که برای رسیدن به آینده ای خوب ودرخشان ،باید به آن موضوع علاقه مند شوید. اصولا کسی که در زندگی دارای هدف باشد ،با مشکلات به شیوه ای عاقلانه و صحیح مواجه می شود وبا تدبیر موانع را از سر خود بر می دارد .
ـ برخورد قدرت تخیل و قدرت اراده
بحث درباره ((اراده))و ((تخیل)) از دیر باز در میان بوده و مطالب بسیاری در این باره بیان شده است .حتما برایتان پیش آمده هنگامی که کتاب را برای خواندن باز می کنید ،تخیلات گوناگون ظاهر می شوند ودست به دست هم می دهند تا شما از مطالعه دست بکشید .از سوی دیگر ،اراده شما تلاش می کند تا آن کتاب را بخوانید.اراده وتخیل در مبارزه ای هیجان انگیز د پی مغلوب کردن یکدیگرند .اما در پایان،اغلب تخیل پیروز می شود و اراده را شکست می دهد .
بهترین روش برای برطرف کردن این مشکل ،آمیختن قدرت اراده وقدرت تخیل است .چرا که هیچ یک ،به تنهای ،کاری از پیش نمی برند.باید در ذهنتان تصور کنید که با کمال آسایش وقدرت در حال مطالعه هستید.به این ترتیب، از نیروی اراده برای عینیت بخشیدن به تخیلتان بهره می برید .