نوشته شده توسط: شهید کاظمی
شهید رمضانعلی کاظمی اولین شهید روستای جوجیل است که در میدان جنگ حق علیه باطل دلاورانه جنگید وجان ارزشمند خود را در راه استحکام اسلام ناب محمدی(ص) و دفاع از انقلاب وسرزمین غرور آفرین ایران عزیز نثار کرد وبا خون پاک خود نهال انقلاب اسلامی را ابیاری نمود. نام مدرسه راهنمایی شهید کاظمی جوجیل برگرفته از نام جاودانهء این شهید والا مقام است.روحش شاد ویاد و خاطره اش گرامی باد.
وصیتنامه شهید رمضانعلی کاظمی اولین شهید روستای جوجیل
بسم رب الشهداء
16/10/1360
سلام برحسین سلام بر دوستان حسین، سلام بر عباس سپه سالار ارتش حسین،سلام برعلی اکبر،سلام برقاسم ودیگر یاران حسین، سلام بر چمران سردار لشکر حسین،سلام بر فلاحی ،فکوری و کلاهدوز سلام بر بهشتی ومطهری سلام بر سرداران وناخدایان کشتی طوفان زده اسلام و خلاصه سلام بر روندگان وپویندگان راه حسین(ع)و سلام بر کسانی که در شب ظلمانی و در دریای خوف و وحشت ودر وادی ظلمت که خوکان وشیران وحشی و ماران زخم خورده و دزدان حریص همه وهمه دندان تیز کرده اند برای فشردن گلوی نازک کودک دو سال وچند ماهه انقلاب(جان خود را نثار کردند)
اما چه عبث فکر کرده اند، این کودک مادری دارد که 2400 سال منتظر تولد این فرزند بوده.این کودک برادران زیادی قربانی خود کرده. در سال 42 و در 28مرداد ودر منطقه ودر گنبد ودر ترکمن صحرا ودر دیار کرد نشین ودر مدرسه علم وتقوا و مرکز پرورش فقه وسنت رسول الله و در تمام ایران تعداد زیادی قربانی داده و(بالاخره)ثمره داد و ثمره آن دعوا در تمام مقرهای سپاه وبسیج وپادگانهاست بر سر رفتن به میدان و مبارزه کردن برای پرورش این کودک دوسال وچند ماهه. و شما دزدان اگر آگاهانه به دیار نبرد آمدید و دانسته مسیر گلوله هایتان راروانه سرزمین من کردید، آگاهانه بمب بر سر مادر پیرم در دزفول ریختید و آگاهانه موشک بر سر خواهر وبرادرانم در اهواز وآبادان فرودآوردیدو منابع ثروت طفل یتیم را به آتش کشیدید و رهبرم را اندوه گین کردید و بازوان رهبرم را آگاهانه قطع کردید،من هم در عوض نگذاشتم که خاک ایران را به سرقت(برده) و بشاشانه ترک کنی . مادرت را به داغت نشاندم، سلاحت را گرفتم وعلیه خودت به کار بردم و به دنیا ثابت نمودم که اسلام قدرت دفع تمام زالوهای ننگین را دارد. قدرت دفع حیله ها و نیرنگهای روباههای دزد را دارد.
و تو ای برادر، بعدِ من سلاحم را بردار در سنگر برو وراهم را ادمه بده که همانا راه من به سر منزل مقصود می رسد ومن آگاهانه رفتم وآگاهانه جنگیدم و پیروزی از آن ماست. ای برادر بیا با ما هم صدا شو بیا با ما هم دست شو ، بیا با ما هم هدف شو بیا با هم، راه حسین رویم که حسین زنده و جاودانه است و خلاصه ملت چشم امید شان به ماست بیا که یتیمان پدر از دست داده وزنان جوان داده وپیر مردان داغ فرزند دیده همه و همه چشم امید شان به من وتوست بیا که باهم هم صدا شویم و در ظلمت شبانگاهانه به جای تک ستاره ها هر یک از ما ماهی شویم وخمینی معصوم نیست اما معصوم زاده است در سیاست اشتباه نمی کند و در دیانت هدفش خداست و عامل پیروزی اش همین خصلت است(پس) او را تنها نگذاریم و او را یاری کنیم.
والسلام